فریاد یک زن/درد یک مسلمان

پنجشنبه 28 سپتامبر 2023
نشریه شهرما (تورنتو) مهدی شمس


یکی از نوآوری های حاصل از سراسری شدن کنگره ایرانیان پادکست هایی هستند که توسط یکی از اعضای هییت مدیره از سال 2022 تهیه میشوند.

اولین پادکست در ماه آپریل 2022 در رابطه با جشنواره هنری، یکی دیگر از ابداعات دوره جدید که ادامه نیافت، و آخرین، مصاحبه با نایب رئیس کنگره است که در سپتامبر 2023  پخش گردید که موضوع این مقاله است.

پادکست دوم، مصاحبه با رئیس کنگره ایرانیان در رابطه با تحریم ها، و پادکست نهم، مصاحبه با یکی از اعضای کنگره ایرانیان پیرامون اطاق بازرگانی ایران و کانادا، متعلق به همان فرد میباشد.

پنج پادکست دیگر، مصاحبه با غیر ایرانی تبارهای  ناشناخته برای کامیونیتی بوده و گفتگوها بیشتر در رابطه با استعمار، هویت و فرهنگ بوده اند. به دلایل گوناگون از این برنامه استقبال چندانی نشده و به نظر میاید که که مجری این برنامه که سرپرست کمیته خدمات کنگره نیز هست بیشتر به دنبال موضوعاتی است که بتواند بصورت حرفه ای/تخصصی آنها را دنبال کند.

در این مقاله از فردی نام نخواهم برد تا توجه از اصل مطلب که به گونه ای درد دل میان یک زن قربانی باورهای مذهبی و یک مرد مسلمان مومن که بر سر دو راهی قرار گرفته، منحرف نگردد. از قضا هر دوی آنها عضو هییت مدیره میباشند.

در شش ماهی که از دوره جدید کنگره میگذرد، نایب رئیس کنگره یکی از کمرنگ ترین اعضای هییت مدیره بوده که جزء در یک مورد که به مجاهدین مربوط میگردد، اثری از ایشان دیده و شنیده نشده است. این فرد در کمیته های اداری و مشارکت جمعی نیز سمت معاونت رئیس کنگره را عهده دار است. مصاحبه یکساعته با ایشان از جهات مختلف قابل توجه است.

در رابطه با این مصاحبه، دو مطلب تحت عناوین "فریاد یک زن" و "درد یک مسلمان" تهیه و در سوشیال مدیا به اشتراک گذاشته ام. متاسفانه مطلب دوم بعد از چهل و هشت ساعت و با اینکه مخاطلب از آن قدردانی کرده بود از فوروم کنگره حذف میگردد. راوی حکایت به مدت سی روز ممنوع الکلام میگردد.

نایب رئیس کنگره که از دو سالگی در کانادا اقامت داشته و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های مختلف از جمله مردم شناسی به پایان رسانده، از مشکلاتی میگوید که چه بسا کودکان و زنان دیگری با آن درگیر میباشند.

ایشان در یک خانواده مذهبی پدرسالارانه به دنیا آمده و تا سن 25 سالگی حجاب را رعایت کرده و حدود سن 18 سالگی به شهروندی کانادا پیوسته است.

مصاحبه کننده نیز بیشترین دوره زندگی خود را در خارج از ایران گذرانده، تحصیلات خود را در رشته مردم شناسی در سطح دکترا به پایان رسانده و فعالیت های طولانی در حمایت از حقوق زنان در آمریکای شمالی داشته است. ایشان در امور مهاجرتی فعالیت میکند.

باور اینکه فرهنگ، مذهب، سنت و تربیت خانوادگی، در جامعه ای آزاد و حافظ منافع کودکان مانند کانادا، میتوانند تا این حد بر کودکان سایه بیافکند، تا قبل از شنیدن این حکایت واقعی برای من ناممکن بود.

در این مصاحبه از بکارت و یا زن مناسب ازدواج، عصیان جوانان بالغ ایرانی بعد از مهاجرت به کانادا، احساس بیگانگی، عدم تعلق، هویت، فرهنگ و بحران های روحی و روانی سخن به میان آمد. ایکاش مجری، به جای منحرف ساختن مسیر گفتگو از تاثیرات مخرب مذهب، اجازه میداد که راوی در مسیری که خود آن را روان درمانی عنوان کرده، تجربیاتش را در میان میگذاشت.

میتوان انتظار داشت که پادکست ها در رابطه با فعالیت های کنگره باشند و یا حداقل منجر به فعالیت هایی در کنگره گردند. با اینکه گفتگوهای به عمل آمده در این پادکست، جنبه شخصی داشته اند، اما از آن جهت که در دوره انقلاب زن، زندگی، آزادی، کشته شدن مهسا به خاطر حجاب اجباری، و رهایی زنان از بند مردسالاری مطرح  میگردند، ارزشمند میباشند. بخصوص که برخوردهایی با آن میشود که سئوال برانگیز هستند.

زنی در جایگاه معاونت کنگره،، قدم به جلو میگذارد، گذشت و شهامت به خرج میدهد و با درمیان گذاشتن تجربیات و سختی هایی را که از زمان کودکی متحمل شده، به تاثیرات مخرب فشارهای ناشی از باورهای مذهبی و رفتارهای پدر سالارانه میپردازد.

مرد مسلمانی، عقاید مذهبی اش و چه بسا گرایشات ناخودآگاه غرب ستیزی اش، به او اجازه نمیدهد که فریاد آن زن را بشنود و با جنایات رژیم و تعرضاتی که به حقوق زنان در ایران صورت میگیرد، حتی برخورد لفظی کند.

عده ای نیز به عناوین مختلف، به مخالفت با مطرح کردن نظرات در این رابطه پرداخته و آن را بولیگری و قلدری، آزار دهنده و پشیمان ساز قلمداد میکنند.

در صداقت و سادگی اکثر اعضای هییت مدیره شکی نیست، ولی صداقت به تنهایی حقانیت نمی آفریند و ساده اندشی چه بسا در بعضی از مواقع پوششی میگردد برای پنهان نگاه داشتن ساده لوحی.

در کمپین اخیر مجری پادکست ها، با بیگانه خواندن سیستماتیک تک تک آنهایی که هنوز فوروم کنگره را متعلق به خود میدانند و در فعالیت های آن مشارکت میکنند، چه حاصلی جز "دیگری گرایی" میتواند داشته باشد. آنهم در دوره ای که راست گرایی افراطی، بصورت نگران کننده ای در حال گسترش است.

 بخصوص اگر بیگانه خواندن دیگران، نه با نام خود بلکه با نام کنگره صورت بگیرد که نگرانی، تبدیل به احساس عدم امنیت میگردد. شاید در بهترین حالت، این فرد بتواند از طرف هییت مدیره سخن بگوید که آنهم نیاز به تایید اعضای دیگر دارد.

از طرفی هم احساس تعلق این فرد به این نهاد قابل تقدیر است. ولی زمانی که این احساس تعلق به انحصار طلبی و تملک مبدل گردد، تجربیات تلخ تاریخی گذشته هشدار میدهند که میبایست به دنبال راه چاره و چه بسا به فکر درمان بود.

هویت، درد بزرگ همه ما مهاجرین است. زمانی که عدم احساس تعلق به محیط جدید به آن اضافه میگردد، حاصلش، پریشان حالی،  مسخ و احساس بیگانگی است که از ما هیولایی می سازد که به چشم خود ما نمیاید.

با توجه به فعالیت های این فرد، میتوان این برداشت را داشت که تمایلی برای برخورد با حقایق و فجایعی که در ایران میگذرد ندارد. چه بسا که ایشان آنها را حاصل دروغ پردازی های مخالفین جمهوری اسلامی تصور کند.

اگر فرد دیگری غیر از ایشان اینگونه عمل میکرد، میشد که آن را به حساب چهره سازی رژیم تلقی کرد، در صورتیکه در رابطه با این فرد اینطور به نظر میاید که تلاش او برای بقای هویتی است که شخصیت اجتماعی بر آن بنا شده است.

مشابهی از آن، در درجات ملایم تر را میتوان در بعضی دیگر از فعالان اجتماعی مشاهده کرد. به نام های وطن، خاک، رهبر، پرچم، زبان، فرهنگ و یا حتی به افراطی گرایی متوسل میگردیم تا با آنها برای خود هویت جدیدی بسازیم و خلاء بوجود آمده از عدم انطباق و احساس تعلق به محیط جدید را جایگزین سازیم.

آنچه بسیاری از فعالان اجتماعی را با هم آشنا و مرتبط می سازد، کنگره ایرانیان است. نام این نهاد ایجاب میکند که همه ایرانیان کانادا را در رابطه و وابسته به آن بدانیم. فقط اساسنامه این نهاد است که میتواند ما را از این حق محروم سازد که در اینصورت میبایست به تغییر نام این نهاد پرداخت.

آنچه فعالان کنگره را از زمان سراسری شدن آن در مقابل هم قرار داده است، گرایشات سیاسی/عقیدتی و یا اختلاف نظرات نیست، که این نهاد چنین تنوع هایی را می طلبد تا ماهیت دموکراتیک خود را حفظ و به آن معنا دهد.

آنچه ما را در وضعیت فعلی در مقابل یکدیگر قرار داده است، انحصار طلبی و احساس مالکیت ناشی از کمبود و ناهنجاری های هویتی بعضی از اعضای هییت مدیره های سالیان اخیر است، که بقای خود را در "دیگری گرایی" یافته، که در این نهاد نباید جایی برای آن باشد.

صفحه اصلی

 

 

Last Edited 28/09/2023 - For all comments on this site info@signandprint.ca