همسو کیست؟

پنجشنبه  ۵ اکتبر ۲۰۲۳
نشریه شهرما (تورنتو) مهدی شمس

 در دورانی به سر میبریم که توافق و اتفاق نظر اگر ناممکن نباشد، بسیار مشکل به دست میاید.

از دوقطبی شدن سیاست، اقتصاد، و فرهنگ جهانی گرفته، که هر روز بر شدت آن افزایش می یابد، تا رویداد های اقلیمی/طبیعی که به نظر میاید آنها هم با افراطی گرایی همسو شده اند.

برای فردی که یگانگی را حس نموده، کوچکترین پدیده را تابع همان عواملی میبیند که بزرگترین پدیده ها با آن درگیر هستند. حتی اگر به نظر آید که عوامل تعیین کننده همان پدیده ها، خارج از فهم بشر باشند.

صاحب چنین نگرشی، مادام بصورت موازی در دو وادی در سیر است، و فهم جزء و کل، همزمان صورت میگیرند. به زبانی ساده تر، همسو شدن با جریان رودخانه، هم عامل و هم معلول رهایی قطره آب از بندهای خود است. تصویر عرفانی آن، سیر و سلوک می باشد.

حتی اگر شلیک به هواپیمای اوکراینی پرواز ۷۵۲ یکی از خطاهای سرنوشت ساز جمهوری اسلامی به حساب نیاید، بصورت مسلم برای ما ایرانیان مهاجر در کانادا، آغاز دوره جدیدی است که بسیاری از ما هنوز آنطور که باید به اهمیت آن آگاهی پیدا نکرده ایم، وگرنه به گونه ای دیگر عمل مینمودیم.

مطرح کردن بازگشایی سفارت ها و برقراری مجدد روابط دیپلماتیک، توسط لیبرال ها در کمپین های انتخاباتی ۲۰۱۵، پیام گمراه کننده ای را برای اکثر حامیان، وابستگان و عاملان رژیم به همراه داشت. بسیاری از آنهاییکه که تا قبل از آن، سر به زیر و با چراغ های خاموش حرکت میکردند، با باور بر اینکه بالاخره وقتش رسیده است، نقاب ها را پس زدند. با بهره گیری از قشر جوانتری که در سال های اخیر به کانادا مهاجرت کرده و مشکل اساسی با رژیم نداشته، بصورت علنی به فعالیت های حمایتی خود پرداختند.

حضور کاندیداهای ایرانی و موفقیت دو تن از آنان در انتخابات فدرال ۲۰۱۵، رهایی کنگره ایرانیان، از انحصار براندازان، و برکناری دولت کانسرواتیو، دست به هم دادند و تعادل متزلزل چندین دهه را برهم زده و بی ثبات تر کردند.

براندازان، با تعدادی محدود و چهره های شناخته شده، تنها گروه های سیاسی بودند که چندین دهه صحنه را برای فعالیت های خود خالی و در اختیار داشتند.

ورود چهره های جدید، آشکارتر عمل نمودن فعالان قدیمی و چهره های سرشناس، شکل گیری گروه ها پیرامون فعالیت های مشترک، همه این عوامل، بازبینی تعاریف و تقسیم بندی ها بر پایه گرایشات سیاسی را الزامی نمود.

چپ، میانه، راست – اینطرفی و آنطرفی – خودی و ناخودی – موافق و مخالف، تقسیم بندی و عناوین مختلفی بودند تا هم بتوان به بررسی رویدادها پرداخت و هم اینکه فعالان را بهتر شناخت.

فعالیت های کنگره ایرانیان که از دوره ۲۰۱۶ به ریاست بیژن احمدی و نیابت سوده قاسمی، جهت بازگشایی سفارت و مقابله با تحریم ها آغاز گردید و کامیونیتی را بصورت کامل دوقطبی ساخت.

یکی بصورت آشکار، با افتخار و صدای رسا و بلند، سرنگونی رژیم را فریاد میکشد. دیگری تحت پوشش عناوین مختلف، علم، صلح، دیپلماسی، دیالوگ، و انساندوستی، را در دست میگیرد، بر رفتار ددمنشانه رژیم چشم میبندد و در پی:
- بازگشایی سفارت
- برقراری مجدد روابط دیپلماتیک
- حمایت از برجام
-مخالفت با تحریم ها
- چهره سازی رژیم
- تسهیلات بانکی و روابط اقتصادی
- و بازگرداندن اختلاسگرانی که جمهوری اسلامی در تعقیب آنها میباشد، گام برمیدارد.

از آنجاییکه جمهوری اسلامی نیز تحت همین عناوین، در پی همین اهداف میباشد، این جناح تحت عنوان همسویان با جمهوری اسلامی شناخته شده اند. بخصوص که نحوه عمل این جناح، شباهت های زیادی با رفتار غیر دموکراتیک جمهوری اسلامی نیز دارد.
- تخریب شخصیت ها-
- حذف و سانسور و خفقان
- نفوذ در نهادهای مدنی و منفعل ساختن آنها
- ترویج بی اعتمادی و رودررویی در کامیونیتی
- بوجود آوردن رعب و ترغیب سکوت و کناره گیری از مشارکت در فعالیت های اجتماعی را
از توانایی های خود به حساب میاورند.

شخصن ترجیح میدهم که از عنوان همسو با منافع جمهوری اسلامی استفاده نمایم، که آن بخش از مخالفین رژیم را که در منافع با رژیم، همسو هستند را نیز شامل میشود.

همانطور که هر مخالف رژیم را نمیتوان برانداز خواند، هر موافق جمهوری اسلامی نیز همسو به حساب نمیاید. این عناوین فقط بر آنهایی صادق است که مخالفت و یا حمایت را در صدر فعالیت های سیاسی/ اجتماعی خود قرار داده اند.

بطور کلی، همسویان دو قطبی شدن کامیونیتی را نادیده گرفته، انکار، و یا آنرا برچسبی با هدف تخریب خود میدانند. با هر گونه تقسیم بندی که حاصلش علنی شدن ماهیت هاست، مخالفت کرده و حاضر نیستند که موضع خود را نسبت به رژیم مشخص نمایند.

 آنها فجایع و بیعدالتی های جمهوری اسلامی را نادیده گرفته، برای هر کدام از فعالیت های خود توجیهی داشته، و آنرا در جهت منافع ملت ایران قلمداد میکنند.

شلیک به هواپیمای اوکراینی، شکل گیری و فعالیت های عدالتخواهانه و چشمگیر انجمن خانواده های قربانیان پرواز، آنهم در مدت بسیار کوتاه، آنچنان تاثیر گذار بوده اند که یکبار دیگر نیاز بازنگری تعاریف و معیارها به خوبی احساس می شود.

تاثیرگذاری بر سیاست خارجی کانادا در رابطه باجمهوری اسلامی، بی ثمر ساختن فعالیت های چند سال اخیر همسویان، پایان دادن به رویای کانادا همچون بهشتی امن برای سران رژیم، سایه انداختن بر توان توهمی براندازان، و مهمتر از همه، بر هم زدن خاموشی و سکون بخش اکثریتی کامیونیتی، نوید دوران جدیدی را میدهد.

عملن به نظر میاید که همسویان از صحنه خارج شده و یکبار دیگر در لاک خود خزیده اند تا شرایط از نو مناسب گردد. بخصوص اینکه به نظر میاید، نقشی را که دیروز همسویان به عهده داشتند، امروز، برخی از به اصطلاح براندازان به وجه بهتری ایفاء‌ میکنند. 

باید به دنبال تعریف مناسب تری بود تا براندازان و مخالفینی را شامل گردد، که آگاهانه و یا ناآگاهانه، حاصل فعالیت هایشان، تفرقه، سردرگمی، تضعیف، تخریب همرزمان، یا در جهت کسب منافع شخصی و سازمانی باشد. بیشتر از هر زمان دیگر، خشونت و رفتار افراطی افراد به اصطلاح برانداز، میتواند به مبارزات اکثریتی علیه رژیم لطمه وارد سازد.

صحت گفتار مطرحه را میتوان در فعالیت های کنگره ایرانیان در سه سال اخیر مشاهده نمود. بی حرمتی به واژه همسو خواهد بود اگر در قیاس با سال های قبل از آن، هییت مدیره های سه دوره اخیر را اینچنین مخاطب قرار دهیم. آنچه که در وضعیت فعلی، این نهاد را زمینگیر کرده است، عدم کارایی، ابتکار عمل، تجربه، مدیریت، و عدم شهامتی میباشد که سال به سال وخیم تر میگردد.

بی انصافی خواهد بود اگر نزول تعداد اعضاء از ۳۵۰۰ به ۲۸۰ نفر، وضعیت ترحم آمیز فوروم و سانسور و خفقان حاکم بر آن، بی کفایتی رو به افزون اعضای جدیدی که به هییت مدیره میپیوندند، و سردرگمی که در آن قرار گرفته اند را عمدی و به حساب گرایشات همسویانه آنها گذاشت.

توسل به نشست های هفتگی خودی ها در کلاب هاوس، نامه های خجالتی به دولتمردان که زحمت جواب را نیز به خود نمیدهند، پادکست هایی که بیشتر تقاضای کمکند و شنیده نمیشوند، و بخصوص خبرنامه حقیری که چند روز پیش منتشر گردید، نشان دهنده آنند که اعضای هییت مدیره در سطح توان خود تلاش میکنند. گناه از آنان نیست، اگر در چنین جایگاهی قرار گرفته اند که اعتراف به خطا نیز نیاز به شهامتی دارد که اگر وجود داشت اصلن چینن موقعیتی پیش نمیامد.

شش ماه از فعالیت های این دوره هییت مدیره گذشت. خبرنامه، تهی نامه و یا کارنامه فعالیت های شش ماهه، ارزش آنرا دارد که مقاله هفته آینده را به آن اختصاص دهم.

باز گشت به صفحه اصلی