پنجشنبه ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱
مزاحمی به نام مهدی شمس
به مناسبت لغو عضویت و محرومیت از شرکت در انتخابات
در سال ۲۰۱۸ از شرکت در انتخابات کنگره ایرانیان محروم شدم.
سال گذشته در انتخابات ۲۰۲۰ زیر نظر نماینده دادگاه حضور
داشتم، ولی امسال نه تنها از انتخابات محروم، بلکه عضویت ده
ساله ام در این نهاد لغو گردید.
در قیاس با ملت ایران، در کانادا، جامعه ای دموکراتیک، آزاد،
با بالاترین سطح امنیت، مبارزه و مقابله ما فعالان اجتماعی با
عوامل، هواداران و همسویان با منافع رژیم، واقعن ابتدایی و
کودکانه مینماید.

در رابطه با اشغال کنگره ایرانیان توسط همسویان
از سال ۲۰۱۶ ، بیشترین سر سختی ها و مقاومت را از خود نشان
داده ام. طومار، تهمت، توهین، افترا، تخریب رسانه ای، شکایت در
دادگاه، محرومیت در انتخابات و بالاخره امروز با لغوعضویت، سعی
شده و میشود تا من را مانند بسیاری از فعالان دیگر به کناره
گیری وسکوت وادارکنند.
گرچه بصورت غیر مستقیم، جمهوری اسلامی را درمقابل خود داریم،
با وصف این
میبایست سرافکنده باشیم که تنها نهاد دموکراتیک که خواسته و
ناخواسته سخنگوی ۴۰۰ هزار ایرانی در کانادا است، اینچنین مورد
تعرض قرار گرفته و از آن به نام ما، درجهت منافع رژیم استفاده
گردد.
اولین هییت مدیره سراسری، از جوانانی
تشکیل شده است که سابقه فعالیت های قبلی و شناخت کافی از این
نهاد را ندارند و این امکان وجود دارد که بسیاری از مشکلات، ناشی
از بی تجربگی آنها باشد. ولی زمانی که با رفتارهای مشکوک، از
قبیل تاکید در جمع آوری اطلاعات شخصی افراد و تقویت شبکه ارتباطاتی
برخورد میکنیم، میبایست ناقوس ها را به صدا در آورد.
احمد احساندار، دبیر کنگره ایرانیان، با علم بر اینکه اینجانب
در انتخابات قبلی در رقابت با ایشان بوده ام، و مدارک هر دوی
ما توسط نماینده منتخب دادگاه، مورد بررسی و تایید قرار گرفته
است، باز امسال در زمان تمدید عضویت، به گونه ای رفتار میکند
که مرا وامیدارد قبل از ارائه هر مدرکِ حاوی اطلاعات شخصی،
چندین بار بیاندیشم.
این اولین بار است که در زمان تمدید عضویت، کارت شناسایی از
اعضاء و یا حداقل از من تقاضا میشود. قصد ندارم که در محدوده
این مقاله وارد جزییات شوم. از اینرو، به همین مختصر اکتفا
میکنم تا به وظیفه همیشگی در اطلاع رسانی از نهادی که آنرا
مانند کف دست خود میشناسم، به آن احساس تعلق داشته و خود را
یکی از مالکین آن میدانم، ادای تعهد کرده باشم.
بنا به صورتجلساتی که هر بار بی محتواتر و با تاخیر چند ماهه
منتشر می شوند، ایشان ایمیل تماس در رابطه با عضویت را به
ایمیلی تغییر داده که به نظر میاید فقط شخص ایشان به آن دسترسی
دارد. به جابجایی بیش از ۳۷۰۰۰ اطلاعات تماس پرداخته، قوانین
عضویت را تغییر داده، آنهم به گونه ای که نه تنها گمراه کنند و
ناقص میباشند، بلکه این امکان و امتیاز را برای ایشان بوجود
آورده، که بصورت گزینشی و دلبخواه، از افراد، اطلاعات شخصی
بخواهد.
نه تنها ایشان، بلکه هییت مدیره فعلی نیز تاکید به دسترسی به
آدرس سکونت افراد، آنهم بصورتی که مدارک، به روز شود، دارند.
یکبار در زمان پیوستن به این نهاد، کارت شناسایی تقاضا میکنند.
یکبار دیگر هم در زمان تمدید عضویت، از اعضاء کارت شناسایی
میخواهند. امسال، برای اولین بار از کاندیداها فقط کارت
شناسایی تقاضا میشود و شرایط شهروندی، عدم سوء پیشینه و ۵ سال
سکونت در کانادا نادیده گرفته میشود.
کلیه این موارد میتوانند از سر بی تجربگی و بی توجهی صورت
گرفته باشند، ولی آنجاییکه به اطلاعات شخصی افراد مربوط
میگردد، آنهم در نهادی که نزدیکی اش به جمهوری اسلامی در
پارلمان کانادا نیز مطرح شده، قرار داشتن چنین فردی در
چنین سمتی خطایی است که هزینه آنرا اعضاء خواهند پرداخت.
به طور مرتب، تکرار می کنند که فقط دبیر کنگره به اطلاعات شخصی
افراد دسترسی دارد. در صورت صحت این گفته، میبایست در انتخاب
دبیر توجه بیشتر شده و مکانیزمی بوجود بیاید که اطلاعات شخصی
اعضا محفوظ باقی بماند. ولی بنا بر اساسنامه، کلیه اطلاعات
اعضاء از زمان تاسیس، میبایست در
دفتری
نگهداری شده و هر عضو هییت مدیره، این
حق
را دارد که به آن دسترسی داشته باشد. اگر مشخصات عضوی، یکبار
در این دفتر وارد شده باشد، تشخیص هویت
هرساله آن برای
چیست؟
طبق اساسنامه، تهیه صورتجلسات، از وظایف دبیر کنگره، احمد
احساندار است. در
ایمیل
اعتراضی مورخ ۱۲ دسامبر به ایشان، نسبت به پایان دادن عضویت ده
ساله اینجانب که منجر به محروم شدنم از مهم ترین حقوق یک فرد
در یک نهاد دموکراتیک که حق رای و شرکت در انتخابات به عنوان
کاندیدا میباشد، به دو مورد خلاف اشاره کرده ام. یکی اینکه از
تاریخ ۶ جولای، صورتجلسات منتشر نشده اند و دیگر اینکه با وصف
تقاضاهای مکرر، تعداد اعضای کنگره هیچوقت اعلام نشده است.
بلافاصله روز بعد، صورتجلسات ماه
آگوست
و
اکتبر
منتشر میگردند. یا اینکه در ماه سپتامبر، جلسه ای برگزار
نگردید و یا اینکه دلایل خاصی برای عدم انتشار صورتجلسه آن
وجود دارد.
با بررسی این صورتجلسات، مشخص می شود که سمن طبسی نژاد، یکی از
اعضای هییت مدیره فعلی که سرپرستی کمیته فرهنگی را عهده دار
است، تا ۵ اکتبر در هفت جلسه هییت مدیره، غایب بوده است. طبق
اساسنامه، بعد از شش جلسه
غیبت،
فرد باید از سمت خود در هییت مدیره برکنار گردد. در هیچیک از
صورتجلسات نیز از موجه بودن غیبت ایشان سخنی به میان نیامده
است.
* در صورتیکه علت تاخیر انتشار صورتجلسات، ممانعت از انتشار
اینگونه اطلاعات باشد، با چنین خلاف هایی چه باید کرد؟
* با لایحه ای که قرار است در مجمع عمومی مطرح گردد و میرود که
ماهیت این نهاد را تغییر داده و فعالیت را در جهت حمایت از
منافع رژیم ساده تر سازد، چه باید کرد؟
* با حذف مخالفین از صفحه فوروم، لغو عضویت و محروم ساختن آنها
از شرکت در انتخابات چه باید کرد؟
* در فراهم کردن شرایط برای راهیابی همفکران و همسویان به هییت
مدیره، چه باید کرد؟
* با انتخابات زیر نظر افرادی
ناشناس
که از ابتدا تمایل به جانبداری و عدم رعایت
ضوابط
را به اثبات رسانده اند، چه باید کرد؟
* تا کی این روال باید ادامه پیدا کند و برای پایان دادن به
آن، چه باید کرد؟
کنگره ایرانیان آنقدر پر اهمیت است که چنین توجهی و
اهمیتی به آن داده می شود. باید این مورد را همیشه در نظر
داشته باشیم که کانادا برای جمهوری اسلامی، آنقدر اولویت دارد
که در نهاد های مدنی کامیونیتی نفوذ کند، مانع مشارکت جمعی
گردد، تفرقه و بی اعتمادی بوجود آورد، تا شرایط را برای حضور و
نفوذ خود فراهم سازد.
نباید تعجب کرد و باید در نظر داشت که هر کدام از ما میتوانیم
که ناخواسته و ناآگاه، یک قربانی و یا آلت دستی
باشیم.
وقتی میبینیم با مادر ستار
اینگونه وحشیانه میکنند، نباید
انتظار دیگری از چنین رژیم داشته باشیم.
ایکاش ما ایرانی تبارها به کشوری که پناه آورده ایم، و
به جامعه
ای که با آغوش باز ما را پذیرفته است، احساس تعهد بیشتری
میکردیم و آن دموکراسی و آزادی را که در کشور زادگاهمان، از آن
محروم هستیم، لااقل در اینجا تمرین می کردیم!
ایکاش مقابله با نفوذ و حضور جمهوری اسلامی در کانادا که امنیت
ما و خانواده هایمان را حتا در اینسوی جهان هم به خطر
انداخته است، و جامعه ای را به فساد میکشاند را جزو وظایف اولیه
خود قرار میدادیم.
بجاست که استقامت در برابر بی عدالتی ها و زورگویی ها را، از
ملت داخل ایران بیاموزیم. که اگر چنین بود، می توانستیم
کامیونیتی توانمند
در جایگاهی برتر از این داشته باشیم و دیگر
شاهد آن نبودیم که یک ایرانی، بعد از ۲۴ سال اقامت در کانادا
در
سن ۸۵ سالگی
به ایران دیپورت شود.

باید پذیرفت که این نمونه ای
از نتایج بی کفایتی هییت مدیره نهادی میباشد که روزی برای
همبستگی، همصدایی و همیاری ایرانیان کانادا بر پا شد.
شرم!
CBC News - Winnipeg man, 85, deported to Iran despite
family's pleas for compassion (VIDEO)
CBC News - 85-year-old man deported from Winnipeg now in
Iran, but 'not doing well,' says son
|